ما نباید بمیریم، رویاها بی مادر می شوند...
شبم از بیستارگی، شب گور در دلم پرتو ستارهی دور آذرخشم گهی نشانه گرفت گه تگرگم به تازیانه گرفت بر سرم آشیانه بست کلاغ آسمان تیره گشت چون پر زاغ مرغ شبخوان که با دلم میخواند رفت و این آشیانه خالی ماند آهوان گم شدند در شب دشت آه از آن رفتگان بیبرگشت… چه روزها و چه شبهای که با هم کتاب میخوندیم با هم میخندیدیم، گریه میکردیم.... ای واااای.... خواهر عزیزم 💔 روحت شاد 💔 در آرامش باشی دیگه درد نداری.... 😭 من فقط دلتنگ شبهایی هستم که زود هنگام بی آنکه به چیزی فکر کنم به خواب می رفتم... یاد آن روزها و شبها بخیر... در آرامش باشی عزیزم 😔 اصلا نمیتونم باور کنم که دیگه نیستی... حرفهای دکتر مثل طوفان تو مغزم می پیچه و از چشمام میزنه بیرون "ما دیگه نمیتونیم کار خاصی براش انجام بدیم بچه هم داره؟ متاسفانه زمان زیادی براش نمونده... میتونه تو بیمارستان بمونه، میتونید ببریدش خونه...." خداااایااااااا کمک کن...... مهری جانم.... دخترم! به تو یاد خواهم داد که خیالباف باشی و زندگی را سادهتر از چیزی که هست تصور کنی. به تو یاد خواهم داد که خوشبختی، ارتباط چندانی با شرایط ندارد، خوشبختی احساسیست که تو باید آن را تحت هر شرایطی بلد باشی. به تو یاد خواهم داد که هرگز منتظر نباشی کسی از راه برسد و حال تو را بهتر کند، یادخواهم داد که خودت حال خودت را خوب کنی و با سادهترین اتفاقات و چیزها برای خودت دلخوشی بسازی. به تو یاد خواهم داد که در انتظار تایید و تشویق دیگران نباشی و قبل از هرکسی، خودت، به خودت افتخار کنی. به تو یاد خواهم داد که در زندگی به دو چیز بیشتر از هرچیزی معتقد باشی، یکی خدا و دیگری خودت. که آدمهای بدون اعتقاد، حقیقتا ترسناکند. دخترم! به تو یاد خواهم داد که عاشق باشی، و قبل از هرکسی عاشق خودت... که اگر عاشق خودت باشی، هیچ خلاء هیجانی و عاطفی، تو را به توهم عاشق شدن نمیرساند و قلبت، هر لبخند و نوازشی را "عشق" نمیداند. دخترم! تو دوست داشتنی هستی، خواستنی هستی، و قبل از هرچیزی، با اراده و قوی هستی، من ایمان دارم که تو کارهای بزرگی خواهیکرد، من به تو، من به آیندهی روشن تو، ایمان دارم... تو گل همیشه بهاری 🏵️🌼🌸 بهار همیشه همراه توست 🌱🌺❤️❤️💖 #تولدت_مبارک_دخترم🎉 بماند به یادگار ۱۴۰۳/۰۱/۰۸ در آستانه سال نو خدایا باز تو راشکر و سپاس برای همه چیز و همه کس خدایا شکرت که مرا در موقعیت شکرگزاری قرار دادی خدایا شکرت به خاطر ارامش این شبها و لحظه هایم در کنارت خدایا لطفا به خاطر تمام خطاهایم مرا ببخش به خاطر کارماهایی که دانسته و ندانسته ایجاد کردم واقعا من بلد نبودم واقعا من نمیدانستم من انسان مهربانی بودم ولی پر از اشتباه من واقعا بلد نبودم لطفا به من بیاموز خوب بودن و عشق ورزیدن را به من بیاموز تا خشمم را کنترل کنم به من ارامش را بیاموز و برای چیزهایی که نمی دانستم خدااایاااااا مرا ببخش کارماهایم را پاک کن لطفا🙏🙏🙏 متاسفم برای همه چیز لطفا مرا ببخش دوستت دارم سپاسگزاری و پاکسازی میکنم برای هر آنچه در زندگی ام است🙏🌱🌺❤️ خدا در مکان های دور از انتظار، به دست افرادی دور از انتظار، و در مواقعی تصور ناپذیر، معجزات خود را به انجام می رساند….. برای آن مهربانِ توانا، غیرممکن وجود ندارد… همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست… من در احاطه ی نور خداوند هستم... وقتی کسی مثل یاور همیشه "مومن" سر راهم قرار می گیره.... ------------------------------------------------------------------------------ خوب دوستان عزیز اژدها به سرانجام رسیده گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن به رفتن که فکر می کنی، اتفاقی می افتد که منصرف می شوی؛ می خواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بروی و این بلاتکلیفی خودش جهنم است... شنیدی میگن به مو میرسه اما پاره نمیشه؟ برای منم به مو رسیده اما پاره نشده ولی میدونم برای خیلیا به مو رسیده و پاره شده.... ولی اصلا چرا به مو رسید؟؟؟؟ نمیدونم چقدر به دعا اعتقاد دارید اینا که دعا میگیرن من حس می کنم در یک دوره ای از زندگیم اصلا خودم نبودم یه جور نیروهای اهریمنی منو این طرف اون طرف میکشیدن خودمم چون خیلی ضعیف شده بودم یعنی روحم ضعیف شده بود به میل اونا کشیده میشدم ولی الان دیگه اون طور نیستم! نرمال شدم مثل قبل و دقیقا میدونم کار کی بوده........ بعضیا که دستی بر این کارا دارن گفتن جریان این بوده!!! بگذریم.... دارم سعی می کنم برای عید یک اژدها ببافم :)) شبها که به مسیر فکر میکنی، همهچیز، ساده و دستیافتنی به نظر میرسد و تو فاتح بعیدترین قلههای ممکنی و پیروز میدانهای بدون حریف ... صبح که از خواب برمیخیزی و چشمهات را که به جهان و مشکلاتش باز میکنی، میبینی سختترین کار دنیا همین بلند شدن است و گامی به جلو برداشتن. چه برسد به موفق شدن، به مسیر را بدون نقص طی کردن، به رسیدن!!! شبها تمام آرزوها دستیافتنیاند و تمام مقصدها، رسیدنی! روزها... امان از روزها... آدمها هیچگاه نمیفهمند که ممکن است تو از کلام یا قضاوت اشتباهشان تا صبح بیدار مانده باشی. آدمها نمیفهمند که تو با یک جملهی کوتاه، چه طولانی و عمیق، غمگین خواهیشد و فکر خواهیکرد و رنج خواهیکشید... قوی به نظر میرسی و سرسخت؛ درحالی که از درون در شکستهترین حالتت قرار داری، حتی اگر بخندی و ظاهرا همه چیز خوب باشد. کاش چند سال که از تعهدِ دو نفر گذشت، برایِ هم معمولی نمی شدند، خدایا! روزای سختمون رو به جایی ختم کن که بگیم: " دیدی گفتم اگه خدا بخواد، میشه... " مادرم.... دیگه توانی براش نمونده خواهرم....دیگه جونی براش نمونده خدایاااااا.... هیچ کس اندوهی را از دلم درنیاورد! من همیشه تک و تنها در گوشه کناری، همه را بخشیدم... به چند سال بعد فکر می کنم 10 سال بعد 20 سال بعد... چه اتفاقاتی افتاده؟ کی هست؟ کی نیست؟ خودم چی؟ خیلی سخته منی که همیشه در مقابل بیماران لبخند به لب داشتم نمی تونم بهشون لبخند بزنم گویی درونم چیزی تغییر کرده چیزی مرده زندگی... بی معناست... این همه تلاش برای زنده بودن، جنگیدن با این همه پیشرفت علم اما باز هم اتفاقات یک قدم از ما جلوترند دردها، بیماریها، رنجها، غم ها و ..... این روزها درگیر خبری ناگواریم.... چیزی که از درون داره تک تک خانواده ام و میخوره سرطان استخوان خواهرم........... به خواهرم فکر می کنم به درد وحشتناکی که میکشه و کاری ازدست هیچکس برنمیاد به بچه هاش فکر می کنم به مادرم.... به دردهایی که تموم نمیشن... ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم. ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد. سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، معشوقه مان و جامعه…! 📕 #چهار_میثاق ✍🏻 #دون_میگوئل_روئیز کاش لااقل به یک نفر به قدر کفایت اعتماد داشتم تا حس کنم وقتهایی که از عالم و آدم بریدهام و حالم خوب نیست، برایم آغوش باز کرده تا با ذهنی لبریز و قلبی مالامال، به امنیت آغوشش پناه ببرم. کاش لااقل یک نفر در جهان بود که قلعهی ظریف اعتمادم را خراب نکردهبود و میشد گاهگاهی روی حضورش حساب کرد. غریب ماندهام وسط کلی آدم که عزیزان مناند و هیچکدامشان کاهندهی رنجهای من نیستند و هیچکدامشان من را نمیفهمند و جهان هیچکدامشان با جهان شکنندهی من همپوشانی ندارد! امن باشید برای آدمها، که برای هرکداممان رنجی هست و این روزها هرکدام کنج جهان خودمان کز کردهایم و داریم از بیپناهی و تنهایی رنج میکشیم. خسته، شکست خورده، زخمی و افتاده گوشهی رینگ... چقدر نیاز دارم به یک رفیق. به کسی که با حوصله و عشق مرا بشنود. که چقدر حرف دارم برای گفتن و چه سخت است پر از حرف بودن و هیچ کسی را برای شنیدن نداشتن... به گفتن و گفتن و گفتن و بغض کردن و گریستن و نفسی عمیق کشیدن و آرام شدن... #نرگس_صرافیان_طوفان صحبت از ماندن یک عمر بماند به کنار قدر نوشیدن یک چای بمانی کافیست عشق شاید اشتباهی بین ما باشد ولی گاه گاهی حال ما را اشتباهی خوب کن... برایت سال خوبی آرزو دارم برایت یک بغل آرامش، امنیّت برایت عشق، ثروت، دلخوشی، لبخند، آزادی🌱 برایت سرزمینی، غرق آبادی... برایت حالِ خوبی آرزو دارم! برایت آشناییهای تازه، حرفهای ناب، برایت سینهای بیتاب... و میخواهم که امسالت، پر از سیر و سفر باشد، خوشیهایت بماند، غصههایت در گذر باشد، و لبخندت؛ ز هر سالی، عمیقا بیشتر باشد... برایت لذتِ آغوش میخواهم و شورِ مبتلا بودن و شوقی بیهوا از اینکه تنها نیستی در این دیار بیسرانجامی و دوری از شکست و رنج و ناکامی... برایت جسم سالم، حال خوش، ذهنی پر از ایده برایت نور عشقی، بر شبِ تاریک، تابیده... برایت سال خوبی آرزو دارم...❤️ #نرگس_صرافیان_طوفان آشتی کردن --------------------------------
برچسبها: دل نوشته
برچسبها: 4اثر اسکاول شین
برچسبها: سیمین دانشور
برچسبها: دل نوشته
کاش خیالشان از داشتنِ هم، راحت نمی شد و دست از محبت و توجهشان به هم بر نمی داشتند.
کاش هیچ زن و هیچ مردی، از محبت کردن به شریکِ زندگی اش خسته نمی شد.
آدم ها همیشه توجه می خواهند.
بدونِ توجه، بدونِ محبت، احساس پیری می کنند و با کوچکترین توجهی دلشان می لرزد!
درست مانندِ تشنه ای که با دیدنِ آب!
آدم های متعهد مظلوم ترند، از تمامِ دنیا، یک نفر را برایِ تنهایی و بغض هایشان دارند
و اگر همان آدم هم بی تفاوت باشد، اگر همان آدم هم دست از محبت کردن برداشته باشد،
هر ثانیه از درون می شِکنند، خرد می شوند و ذره ذره می میرند!
مشکل اینجاست که از یک جایی به بعد، تلاش ها متوقف می شود
و معمولا یکی از طرفین، نیازی به زمان گذاشتن و محبت کردن نمی بیند
و غرق در روزمرگی هایش می شود و یکی هم از بی مهری و درک نشدن ها هر ثانیه جان می دهد.
آدم هایِ زندگیِ تان را ببینید، قبل از این که یکی از راه برسد و آن ها را جوری ببیند که نباید!
سخت است در اوجِ نادیده گرفته شدن و خلأِ عاطفی، محبتِ بیگانه را پس زدن!
تعهد یک چیز است و "نیاز" ، یک چیزِ دیگر! باید هر دو را در نظر گرفت.
نباید هیچ کدام را نه ضامن و نه قربانیِ دیگری کرد.
فراموش نکنید؛ رابطه شبیهِ گیاه است و توجه و رسیدگیِ مداوم می طلبد!
علاقه هایتان را با کلام و با نگاه و با رفتار، ابراز کنید، هر روز و هر هفته!
آدم ها همیشه احتیاج دارند دوست داشته شوند.
آدم ها برایِ حضورشان در زندگیِ یک نفر؛
دلیل می خواهند!
برچسبها: نرگس صرافیان طوفان
برچسبها: دل نوشته
برچسبها: دل نوشته
چقدر نیاز دارم به گوشی شنوا و ذهنی بیطرف و آغوشی پذیرا.
چقدر نیاز دارم به شنیده شدن، به دوست داشته شدن، به در آغوش گرفته شدن...
به از هر دری گفتن و گفتن و گفتن و
فهمیده شدن...
چقدر دلم آدمی امن میخواهد...
برچسبها: دل نوشته
برچسبها: سال نو ۱۴۰۲
بخشیدن
چه واژههای ریاکارانهای!
آدم باید فراموش کند، همین...
برچسبها: دل نوشته
Design By : Pars Skin |